به گزارش آی فیلم 2 ، «نوا جمشیدی» یکی از بانوان جهانگرد ایرانی می باشد که سفرنامههایش چند سالی است مورد استقبال مخاطبان قرار گرفته است.
وی حدود 5 سال است که جهانگردی را آغار کرده و تاکنون به 20 کشور جهان سفر کرده است.
«خانه شماره پنج (سفرنامه قونیه)»،«سفر به مغرب ، سرزمین جادوی رنگ ها» و «کوماری!به هیمالیا کوچ نکن» از سفرنامه هایی است که وی تاکنون نوشته است.
آخرین سفر «نوا جمشیدی» که مدت زیادی از آن نمی گذرد به کشور افغانستان بوده است.سفری 60 روزه که به گفته خودش با تجربیات جالب و جدیدی همراه بوده است.
وی افغانستان را کشوری فراتر از تصورات خود دیده که هر ولایت جاذبه های توریستی خاص خود را داشته است.
به همین بهانه خبرنگار آی فیلم 2 گپ و گفتی صمیمانه با این بانوی جهانگرد ایرانی داشته تا تجربیات سفر خود به کشور هم زبانش یعنی افغانستان را برای بینندگان این شبکه جهانی بازگویی کند.
آی فیلم 2: بانو جمشیدی لطفا خودتان را معرفی بفرمایید:
بانو جمشیدی :
سلام، اول از اینکه من را به شبکه آی فیلم 2 دعوت کردید. من نوا جمشیدی هستم، مدت پنج سال است که جهانگردی را آغاز کردم و در این مدت کوشش کردم به بسیاری از کشورهایی که دوست داشتم سفر کنم.
آی فیلم 2 : چطور شد که جهانگردی را انتخاب کردید؟
بانو جمشیدی :
اولین سفر خارج از ایران من به کشور هندوستان بود، در این سفر شگفتی های بسیار زیاد و سوژه های ناب زیادی برای عکاسی دیدم که همین باعث شد که ارتباط تنگاتنگی بین عکاسی و سفر کردنم به وجود بیاید.
در واقع چون عکاسی می کردم سفر می رفتم تا چیزهای متفاوت ببینم و عکس بگیرم.می توانم بگویم که سفر کردن را به خاطر علاقه به عکاسی آغاز کردم.
آی فیلم 2 : شما عکاسی هستید که جهانگرد شدید یا یک جهانگرد عکاس هستید؟
بانو جمشیدی :
من عکاسی بودم که جهانگرد شدم اما اکنون عکاسی در سفرهایم بسیار کمرنگ شده و بیشتر سفر کردن برایم مهم است.دیگر خیلی کمتر با هدف عکس گرفتن سفر میکنم.
آی فیلم 2: شما تاکنون به چند کشور و کدام کشور ها سفر کردید؟
بانو جمشیدی :
من تاکنون به 20 کشور سفر کردم اما بیشتر از اینکه تعداد کشورها برایم مهم باشد و بخواهم تعداد آن ها زیادتر کنم سعی میکنم هر کشوری که می روم، شهر های مهمی از آنجا را که دارای جاذبه های خاص هست را ببینم، در واقع برای من کیفیت سفر مهم تر از کمیت آن است.
آی فیلم 2 : چطور شد به کشور افغانستان سفر کردید؟چه خصوصیات یا ویژگی هایی باعث شد که این کشور را برای سفر کردن انتخاب کنید؟
بانو جمشیدی :
واقعیت این است که برای سفر به افغانستان دلایل بسیار زیادی داشتم که هر کدامشان به تنهایی برای من یک جاذبه بود و می توانم آن ها را در سه دلیل مهم تر و پرنگ تر خلاصه کنم.
اول اینکه سال ها پیش رمان هایی در مورد افغانستان می خواندم که توضیحات نویسنده از افغانستان به طور کلی تهران 40_50 سال پیش را برای من یادآوری می کرد.
من هم آدمی خیال پردازی بودم که همیشه می گفتم ای کاش «نوا جمشیدی» در همان سال های قدیم در ایران به دنیا آمده بود چرا که شیفته ایران قدیم هستم.
زمانی که آن کتاب ها را خواندم آنقدر ایران قدیم برای من یادآور شده بود که احساس تعلق بسیار زیادی نسبت به افغانستان در درونم به وجود آمد، در واقع احساس کردم که باید به افغانستان بروم و این کشور را ببینم.این احساس به قدری پر رنگ بود که هیچ جای شک و تردیدی برای سفر به این کشور برای من نگذاشت.
دلیل دوم این بود که من هیچ شناختی نسبت به افغانستان نداشتم، می توانم بگویم که کشور افغانستان نه فقط برای من بلکه فکر میکنم برای بسیاری از مردم دنیا ناشناخته باشد چرا که ما از افغانستان فقط تصاویری که همه نشان دهنده جنگ و بدبختی می باشد را از رسانه های دنیا دیده ایم و در واقع من می خواستم افغانستان را کشف کنم.
سومین دلیل من برای سفر به کشور افغانستان ، فارسی زبان بودن زبان این کشور بود.برای من بسیار جالب بود که از ایران خارج شوم و به جایی بروم که هنوز هم می توانم با مردم آن جا به زبان فارسی صحبت کنم.
فکر میکنم تمام این دلایل برای اینکه بدون معطلی به کشور افغانستان سفر کنم، کافی بود.
آی فیلم 2 : آیا زمانی که به افغانستان سفر کردید، ذهنیتی که در ابتدا از این کشور داشتید واقعیت داشت؟
بانو جمشیدی :
خیر قطعا واقعیت نداشت، من با یک ذهن آشفته و نیمه خالی به این کشور سفر کردم اما هیچ چیز آنگونه که من انتظار داشتم نبود و همه چیز فراتر و مثبت تر از انتظار من بود.
بر خلاف تصورم زندگی در افغانستان به شدت جریان دارد. در واقع افغانستان با تصورات داشته و نداشته من یک دنیا فاصله داشت و بهتر از آن چیزی بود که فکرش را می کردم.
آی فیلم 2 : به ما بگویید که به کدام شهرهای افغانستان سفر کردید؟
من به ولایت های «نیمروز» ، «کابل» ، «هرات» ، «بلخ» ، «مزارشریف» ، «تخار»، «قندهار»،«سمنگان» ، «کشم» ، «فیض آباد» ، «دره واخان» ، «دره پنجشیر» «غزنی» ، «بامیان» و کوه های پامیر سفر کردم.
تمام ولایت هایی که به آن سفر کردم را با آگاهی انتخاب کردم و می دانستم که ممکن است در برخی مسیرها زنده برنگردم یا به گروگان گرفته شوم.
آی فیلم 2 : چگونه شد که بعد از یک ماه که در افغانستان اقامت داشتید، تصمیم گرفتید دوباره به ایران بازگردید و ویزه بگیرید و مجدد به افغانستان بیایید؟
بانو جمشیدی :
از آن جایی که ویزه های توریستی یک ماهه است، من ناچار شدم بعد از اینکه ویزه اولم تمام شد به ایران بازگردم، ویزه دوم بگیرم و دوباره به افغانستان بازگردم.
افغانستان جاذبه های بسیار زیادی داشت ، من به هر ولایتی که سفر می کردم با ولایت دیگری متفاوت بود، جاذبه هایی که در یک ولایت می دیدم ، در ولایت دیگری وجود نداشت.
احساس تعلقی که قبل از سفر به افغانستان داشتم در طول سفر اول بسیار پررنگ شده بود و فکر میکردم که واقعا یک ماه برای زندگی کردن در افغانستان بین مردم افغانستان بسیار کم است.
آی فیلم 2 : با توجه به سفری که در این مدت به افغانستان داشتید، اگر بخواهید این کشور را در یک یا چند جمله توصیف کنید چی می گویید؟
بانو جمشیدی :
من افغانستان را با تجربیاتی که داشتم می توانم در دو جمله خلاصه کنم: «افغانستان ایرانی دیگر، کابل تهرانی دیگر».
می توانم بگویم که افغانستان یک کشور سرسبز و پرآب با مردمانی مهمان نواز می باشد.
این مصاحبه ادامه دارد...
مصاحبه کننده: سیدبشیر موسوی
م ح/ ب م